.

.

یه ریتم آروم و ملایم برا یه ذهن درگیر و خط خطی لازمه !
پدر گرامی همیشه وقتی یه کار کوچیک داره که میمونه تو صف انتظاره  - میگه این شنبه حتما انجامش میدم - این شنبه ها اینقدر میان و میرن و کار رو انجام نمیده که دیگه به فراموشی سپرده میشه.شده داستان من ! از این شنبه قراره برم زیر کتابا - ولی به قول فسقلی - این کارا به رنگ چشام نمیاد .
امروزم گذشت ! رفتم و گفتم و خندیدم و رقصیدم و چشم چرونی کردم و اومدم خونه ! مسخره است  - این همه وقت گذاشتم برا تدارکاتش و ... تموم شد و رفت ! همیشه وقتی برا یه چیزی وقت میذاری و انرژی مصرف میکنی میپره ؟؟ والا !


م.. م.. خانوم - من هنوز از جو نیومدم بیرون.یعنی هنوز همه حس هام به قوت خودش باقیه ! داستان چیه ؟؟ یه جورایی پای قسمت داره میاد وسط !!! مشکوکه.

بین حسرت و عذاب وجدان کدومو انتخاب کنم ؟؟؟

باز مثل همیشه - من کمک خواستم و هیچکس نیست ( غیر از تو ) - این یکی که چپیده لا خاندان شوهر - اون یکیم که از این ور خونه اسباب کشی کرده اونور و دستش بنده ! من موندمو خسرو و مجنون و فرهاد !! ااینقده بدم میاد از این کارا که مثل این شکست خورده ها بشینم و به این جور چیزا فکر کنم که نگو ! ولی انگاری فعلا این تنها کاریه که بلدم بکنم ( به غیر از یه سری کارا ! ) . نمیشه من نظر ندم ؟ نمیشه منو بذارین کنار - همه کارارو بکنین بعد فقط نتیجشو به من بگین ؟ والا !


به قول دوست خونسردمون از اینکه با شما دوستم خیلی خیلی خوشحالم ! اونم بعد از سفر به اون دور دورا به این نتیجه رسیده بود . من که هنوز خرکیفم ! به خصوص اینکه تو کوچولوی دوست داشتنی بامزه هم فول آف انرژی بودی . من جای همه آدمایی که دوستای به این خوبی ندارن حسرت میخورم !





ته نوشت :
                                    از لبه بامی که پریدیم - پریدیم

کم کم دارم دیوونه میشم ! یکی جلو منو بگیره . یه فکر مزخرف تو کلمه که داره کوچولو کوچولو گاز میزنتم - یه فکری که با تمام اعتقاداتم و ارزشامو حرفامو ادعاهام مغایرت داره اونم این هوا...... !!!
دلم نمیخواد بهش فکر کنم چون حتی فکر کردن بهش باعث میشه از خودم متنفر شم ! حالم بهم میخوره از کثافت بودن خودم ! یکی جلو منو بگیره - چه جوری میشه جلو پیشرویشو گرفت ؟ نمیخوام خودمو خراب کنم - نه اینکه پیش کسی خراب شم - فقط نمی خوام پیش خودم خراب شم.نمی خوام مدتها به اینکه چقدر پستم فکر کنم.این فکر اوج پستیه - حتی اگه همه احساسایی که خرجش میکنم ناب ناب باشه - که هنوز نمی دونم نابه یا نه !

م.. م.. خانوم - ازم توضیح نخواه ! بخون و بگذر . بذار به موقعش راجع بهش صحبت کنم.الان نه !


به همین راحتی ؟ رد میشی میری ؟ بابا تو دیگه کی هستی ! دست منو از پشت بد جوری بستی . مگه من مجبورت کرده بودم ؟؟؟ چی فکر کردی با خودت ؟ فکر کردی خبریه ؟ خیلی باحالی ؟ خیلی دلبری ؟؟؟‌!!!

از این خبرا نیست ! توام یکی مثل بقیه - میای و میری.اومدیو رفتی - هیچیم نشد - هیچیم عوض نشد - کسیم نمرد ! فکر کنم یا نفهمیدی یا بد فهمیدی ! نمی دونم از چی میترسی که اینجوری پشت سر هم بچه بازی در میاری ! عزیزم - نه من حوصله این کارارو دارم نه انرژی اضافه برا هدر کردن ! گفتیم دوستیم - با هم خیلی خوبیم - جفتمون از هم خوشمون میاد - وقتمونو با هم پر کنیم ! دیگه این اداها چیه اخه ؟؟؟
 
من بازیو شروع نکردم که !!!! تو نبودی که پارسال همین موقع گفتی همیشه یادت باشه من خیلی دوست دارم ؟؟ چی شد این همه ادعات ؟ چرا حالا که باید باشی نیستی ؟ فقط میخواستی بت منو بشکنی ؟ چی میشد میذاشتی همه چی همون جوری که بود بمونه ؟ الان چی به دست اووردی ؟ تو تکلیفتو با خودتم نمیدونی چیه ! خودتم نمی دونی چی میخوای - چی نمیخوای ! یهو رم میکنی.یاغی ....!

هزار جور فکر میکنم.هزار تا دلیل میارم که بتونم خودمو توجیه کنم - ولی تو اینقدر ضد و نقیضی که همه توجیهامو خط خطی میکنی !‌  وقتی که من نمیخواستم تو هیچ بازی باشم - بازیتو شروع کردی - پا منم کشیدی وسط - حالا که بازیتو تموم کردی - پا من هنوز وسطه ! حالا من موندمو حوضت !

با تمام سعیم دارم پاکت میکنم - حتما پاک میشی - زمان می بره ولی پاک میشی !  ولی بد کردی ! قرار نبود اینجوری بشه - می تونست نشه - میتونستی اینجورش نکنی . من پایه بودم واسه ایده ال موندن رابطمون ! رابطه فقط دوستانمون.

همیشه توجیه میشدم برا همه کارای مزخرفت - تو فقط ساکت میشدیو من خود به خود توجیه میشدم -واسه این که برا رابطمون ارزش قایل بودم ! اگه تو عرضه نداشتی نگهش داری - من که میتونستم حداقل براش تلاش کنم !  اما این دفعه  - زیادی بود ! رفتی رو خط قرمز - جایی برا تحمل نداشتم.بهت گفته بودم که دیگه نمیتونم اروم بشینم . تو یه قدم رفتی عقب - من یهو بریدم ! پات رو خط قرمزبود عزیزم !

دندونی که درد میکنه رو باید کندو انداخت دور ! اینقدر زور زدی تا درد بگیری ! کندمت - هنوز نگهت داشتم - چون دلم نمیاد بندازمت دور - جات خالیه ! ولی دیگه فایده نداری - کندمت - دیگه به دردم نمیخوری.بالاخره راضی میشم بندازمت دور !!!



یه ضرب المثل آفریقایی میگه : زخمی که دوست وارد کرده بهبود نمی یابد !



نازک آرای تن ساق گلی

که به جانش کشتم

                              و به جان دادمش آب

ای دریغا - به برم میشکند !!!!








خنک آ ن قمار بازی که بباخت هر آنچه بودش

بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر !!